شنیده ای که رنگ سبز مد شده است؟ و حتی چادر یا بهتر بگویم شنل سبز!! شنیده ای که تهمت دروغگویی به دکتر احمدی نژاد می زنند که گفته است بسیاری از طرح ها در دوران ما شروع شد و به پایان رسید؟ زیرا این طرح ها را طرح های دوران سید محمد خاتمی می دانند!!! شنیده ای که لبخند یک کودک را با تمام این سیاسی بازی ها نمی توان عوض کرد؟ و دیده ای چقدر زیاد بود این لبخندها در این ۴سالی که فرزند دلبند آیت الله هاشمی رفسنجانی آن را دوران ننگین ونکبت بار می خواند؟ و هنوزکارهای ۸سال دولت اصلاحات از حافظه تاریخ حذف نشده است که چطور جریان دولت در گیر سیاسی بازی ها بود و تشنج سیاسی در جامعه موج می زد!! شنیده ای که رسیدگی به فرزندان شهدا رسیدگی به خواص است و همه حق یکسان دارند؟ شنیده ای که آبروی ما را دکتر احمدی نژاد در دنیا برده است و می خواهند با پیشنهاد مذاکره با آمریکا آبروی ریخته را جمع کنند؟ شنیده ای که برای رسیدن به قدرت به ما انگ بی عزتی می زنند و می خواهند عزت مارا احیا کنند؟ دیده ای حتما باید یک دختر و یک پسر پرچم ایران رابه دوش برادرمیر حسین موسوی بیاندازند؟ دیده ای خواهر رهنورد را که ازکنار برادر موسوی جم نمی خورد؟... و نمی دانم چرا هر چه بیشتر می بینم و می شنوم بیشتر به یاد این سخن می افتم که :
رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
نه به آن تندی وجود ۴-۳ گروه گشت ارشاد نه به این خستگی که ۱ گروه گشت ارشاد را هم مزاحم آسایش و آزادی مردم می دانند!! نه به آن تندی حمله به اسرائیل برای یاری فلسطین و لبنان نه به این خستگی مخالفت با کمک به فلسطین و لبنان! نه به تندی کفش پاره خانم رهنورد در زمان نخست وزیری مهندس موسوی نه به این خرج های گزاف تبلیغاتی و...
همه ی ما می بینیم و می شنویم و... اما خوب می دانم ملت شریف ایران حق راخوب تشخیص می دهند.