آدمی از قعر دوران...

وب نوشته های علیرضا ملوندی

آدمی از قعر دوران...

وب نوشته های علیرضا ملوندی

آدمی از قعر دوران...
طبقه بندی موضوعی

مظلومان همیشه تاریخ

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۸۷، ۱۰:۵۰ ق.ظ
داشت کشتی می ساخت ،می گفت:«عذاب خدا در راه است، به خدا ایمان بیاورید»برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می خواستند بیندازندش داخل آتش اما باز هم می گفت این سنگها و جوبها خدا نیستند برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گف:«اسلام بیاورید تا رستگار شوید»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت :«فدک حق من است با احادیث جعلی نمی توانید آنرا از من بگیرید»،سیلی خورد،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«سربازان من در گهواره اند»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«جنگ جنگ تا رفع فتنه از کل جهان!»برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«صدای خرد شدن استخوانهای ماکسیسم را در موزه تاریخ می شنوم»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«راه قدس از کربلا می گذرد»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«جامعه اسلامی جامعه ای نیست که در آن فقر،فساد و تبعیض باشد»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«دشمن در حال تهاجم فرهنگی و هجوم خاموش است»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«صدای فرو ریختن بنیانهای فرهنگی جامعه وقتی به گوش می رسد که کار از کار گذشته است»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

سر راهش خانمی بود،مرد بیچاره نمی دانست دورا نجامعه مدنی است و همه شهروندند،نه خواهر و برادر،گفت:«خواهرم می خواستم رد شوم.»دختر با تعجب نگاه کرد و با تمسخر خندید.

می گفت :«آلبوم جدید.....را شنیدی؟» گفت:«نه! چون غناست گوش نمی کنم» ،با تعجب نگاه کرد و با تمسخر خندید.

می گفت :«در دانشگاهتان جند تا دوست ..... داری؟! »،گفت :«هیچی،خلاف شرع است»، با تعجب نگاه کرد و با تمسخر خندید.

در کلاس دانشگاهشان ،وقتی می خواست اسم رهبری را ببرد گفت:«حضرت آقا!» برخی با تعجب نگاه کردند برخی با تمسخر خندیدند.

در اتوبوس گفت:«برای شادی روح شهدا صلوات!»برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

در انتخابات نهم هیچ جناحی پشتیبانش نبود،می گفت:«پشتیبانم مردمند» ،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«باید با زیاده خواهی برخی آقایان و آقازادگان مبارزه کرد» ،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.

می گفت:«انا بقیه الله»،انتقام سیلی زهرا را گرفت ،خلافت به جایگاهش باز گشت،فتنه از کل جهان رخت بربست،از کربلا گذشت و به قدس رسید،اسرائیل از صفحه روزگار محو شد،....

برخی با تعجب نگاه می کردند و .......

این بار بسیجیان سراسر تاریخ بودند که با خوشحالی می خندیدند.

اللهم عجل لولیک الفرج

۸۷/۰۶/۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضا

نظرات  (۱۷)

۱۸ شهریور ۸۷ ، ۱۱:۴۹ مبارز( یک بچّه مسلمان)
مطلبت را برای رجا نیوز هم فرستادم
باز بگو ما بدیم!!!
پاسخ:
شیخ علی سلطان:دمت گرم رفیق!تو عروسیت جبران می کنم!!!!!!
قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ
انشاء الله به زودی زود

اشکم رو در آوردی

کاش یک مقدار بزرگتر بنویسی راحت تر بشه خوندش

با قدرت ادامه بده
التماس دعا
یا علی

۱۸ شهریور ۸۷ ، ۱۳:۳۵ رضا-فریب خورده-
یادداشت کوتاه "چرا به احمدی نژاد رای خواهم داد " در وبلاگ حقیر از دست ندهید.
۱۸ شهریور ۸۷ ، ۱۳:۵۵ مرتضی احمدی(خاکریز)
سلام
شیخ جون چشمات را ببند و ببین
۱۸ شهریور ۸۷ ، ۱۳:۵۵ مرتضی احمدی(خاکریز)
سلام
شیخ جون چشمات را ببند و ببین
پاسخ:
شیخ علی سلطان:بستمو دیدم،خیلی با حال بود از پیشنهادت ممنونم!
سلام خوشمان آمد می لینکیمتان!!!
پاسخ:
شیخ علی سلطان:ممنون!ما زودتر از شما خوشمان آمد لینکیدیمیتان!!!!!!!!!!!
۱۸ شهریور ۸۷ ، ۱۵:۱۶ مبارز( یک بچّه مسلمان)
خدا شناس بده 2 روز می بلاگند...می نظراتند....می جوابتند!!!
پاسخ:
ما کفش همه اساتید لاگیدنم هستیم!
۱۸ شهریور ۸۷ ، ۱۵:۲۵ مبارز( یک بچّه مسلمان)
اینو دیدی
http://www.yaarinews.com/
به ژا حالت تحمل بهت دست نده
۱۸ شهریور ۸۷ ، ۲۲:۱۰ سید ذوالفقار
حدیث یوم النذار و قسمت دوم اثبات ولایت و خلافت مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام با استفاده از کتب معتبر اهل سنت ، همچنین نوشته های دانشمندان غیر مسلمان در رابطه با این موضوع در وبلاگ (( امیرالمومنین علی و عترت -صلوات الله علیه اجمعین-))

در وبلاگ امیرالمومنین علی(ع) و عترت به هر گونه شبهه و دروغ از ناحیه اهل سنت پاسخ داده می شود...
مرا با نظرات خود یاری کنید.منتظرتان هستم

یا حق/
حالا چرا اینقدر زود؟!
پاسخ:
زیر دیر پم حرف بزن بفهمیم!چی چرا اینقدر زود؟
۱۹ شهریور ۸۷ ، ۰۱:۴۷ مرتضی اسدآبادی
خلاقیتت اقلا از عمروعاص بیشتره که واسه حمایت از احمدی نژاد تونستی غیر از قرآن چیزای دیگری هم بر سر نیزه کنی .
موفق باشی !
پاسخ:
نظر لطف شماست،البته از قدیم گفتن کافر همه را به کیش خود پندارد!!!!!!!!
سلام بر دوست تازه ما جضرت شیخ علی سلطان
خوشحال شدم که توسط عزیز دلم مبارز جان با وبلاگ شما آشنا شدم هر چند شنیده ام که زیاد از من خوشت نمی آید و باید منتظر تک هایت باشم!!!
اما گفتمان ما گفتمان عدالت است و عدالت ناب!
پست قشنگی بود هر چند که ....

خلاصه یا علی
پاسخ:
ببین عزیزم من با تو دشمن نیستم فقط حرفم اینه:افتادگی آموز اگر طالب فیضی....
بابا عمر عاص منتها این احمق ابن ملجم تیشه به فرق دین میزنه عمر عاص زرنگ بود نه مثل این پپه
پاسخ:
راستی یه دوره رشته علوم تربیتی بخون واست واجبه!!
همین شما علوم قرانی خوندی عکس هرزه های هالیوودو میذاری کافیه
پاسخ:
نکنه...؟!!!
سلام
با تشکر از اینکه با ما هم لینکیدی ای ول !!!! همه باید بدونن خوب و درست کار کردنه که صدای خیلی ها رو در میاره . وقتی زمان امیرالمؤمنین (ع) مردم از عدالت علی به تنگ اومده بودن ؛ فرمود (‌مضمون ) : « در تعجبم از کسانی که از عدل به تنگ آمده اند چگونه می‌توانند ظلم ظالم را تحمل کنند ؟ عدالت این نیست که توی تهران بشینی و منتظر خرق عادت از طرف داش محمود بشی عدالت اینه لااقل یک در صد از امکاناتی که دست بچه تهرانی و شهرستانهای اطراف و مراکز استانهاست به دست محروم شهرستانهای محروم باشه که هنوز آب آشامیدنیشون را با تانکر براشون میارن .
پس اگه از عدالت به تنگ اومدیم بد نیست خودمون رو با این آیه قرآن محک بزنیم که آیا جزء دسته اول هستیم یا دسته دوم :
فکذبوه فإنهم لمحضرون إلا عباد الله المخلصین
۲۱ شهریور ۸۷ ، ۲۳:۰۶ بازم داش امیر
خواستم یه نصیحتتم بکنم رفیق
ببین ، خیلی از اونایی که ضد حال می زنن یا حرفای غیر باب میلتو میزنن از خودمونن . سعی کن با رعایت متانت و باز هم در غالب شوخی مطلب حق را تفهیم کنی چون
ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم
با سلام
نوشته تون جالب بود
البته می تونستید مطالب دیگه ای رو هم اضافه کنید ..؟!.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">