مظلومان همیشه تاریخ
می خواستند بیندازندش داخل آتش اما باز هم می گفت این سنگها و جوبها خدا نیستند برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گف:«اسلام بیاورید تا رستگار شوید»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت :«فدک حق من است با احادیث جعلی نمی توانید آنرا از من بگیرید»،سیلی خورد،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«سربازان من در گهواره اند»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«جنگ جنگ تا رفع فتنه از کل جهان!»برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«صدای خرد شدن استخوانهای ماکسیسم را در موزه تاریخ می شنوم»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«راه قدس از کربلا می گذرد»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«جامعه اسلامی جامعه ای نیست که در آن فقر،فساد و تبعیض باشد»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«دشمن در حال تهاجم فرهنگی و هجوم خاموش است»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«صدای فرو ریختن بنیانهای فرهنگی جامعه وقتی به گوش می رسد که کار از کار گذشته است»،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
سر راهش خانمی بود،مرد بیچاره نمی دانست دورا نجامعه مدنی است و همه شهروندند،نه خواهر و برادر،گفت:«خواهرم می خواستم رد شوم.»دختر با تعجب نگاه کرد و با تمسخر خندید.
می گفت :«آلبوم جدید.....را شنیدی؟» گفت:«نه! چون غناست گوش نمی کنم» ،با تعجب نگاه کرد و با تمسخر خندید.
می گفت :«در دانشگاهتان جند تا دوست ..... داری؟! »،گفت :«هیچی،خلاف شرع است»، با تعجب نگاه کرد و با تمسخر خندید.
در کلاس دانشگاهشان ،وقتی می خواست اسم رهبری را ببرد گفت:«حضرت آقا!» برخی با تعجب نگاه کردند برخی با تمسخر خندیدند.
در اتوبوس گفت:«برای شادی روح شهدا صلوات!»برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
در انتخابات نهم هیچ جناحی پشتیبانش نبود،می گفت:«پشتیبانم مردمند» ،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«باید با زیاده خواهی برخی آقایان و آقازادگان مبارزه کرد» ،برخی با تعجب نگاه می کردند برخی با تمسخر می خندیدند.
می گفت:«انا بقیه الله»،انتقام سیلی زهرا را گرفت ،خلافت به جایگاهش باز گشت،فتنه از کل جهان رخت بربست،از کربلا گذشت و به قدس رسید،اسرائیل از صفحه روزگار محو شد،....
برخی با تعجب نگاه می کردند و .......
این بار بسیجیان سراسر تاریخ بودند که با خوشحالی می خندیدند.
اللهم عجل لولیک الفرج
باز بگو ما بدیم!!!