توهم انباره!!!
خدا از من بگذرد،چقد در مقابل فضای باز و جامعه مدنی ایستادگی نمودم!قدر نهضت و بر و بچ آنرا نمی دانستم،می پنداشتم آنان با ایالات متحده مغازله می نمایند و در ایران.....
ساده بودم،این بسیجی های درباری به من می گفتند که ۳۱ مرداد ۱۳۵۸ مهندس بازرگان،ابراهیم یزدی و امیر انتظام ۲ ساعت جلسه سری با بیدن کوپف نماینده سیا در تهران داشتند من ساده دل هم باورم می گشت!به این حقیر می گفتند مهندس بازرگان حداقل ۳ مرتبه در خرداد و تیر ۵۷ با جان استمپل(افسر اطلاعاتی سیا)ملاقات داشته است من بیچاره هم باور می نمودم،آن دیکتاتورها به من می گفتند.....
اما نه!وقتی یکی از وبلاگ های پر محتوا و علمی آنان را دیدم فهمیدم که چقدر از تمدن به دورم ،متحول گردیدم با خویشتن نجوا کردم که ای بیچاره روی انابه به درگاه خداوندی آر از اینهمه اشتباه و چنین نیز کردم.
گفتم :آخر تحمل افکار مخالف و رفتار متمدنانه را از آنان بیاموزبرای مثال نیم نگاهی به ۱۸ تا ۲۲ تیر ۷۸ بیانداز و بنگر که چگونه در کمال آرامش و وقار و رعایت تمدن به مصاف این نظام پوسیده رفتند!؟
آزادگی را از دکتر مصدق کبیر بیاموز،اصلاً تا به حال دیده ای که این ابر مرد دست بوس همسر محمد رضا پهلوی دیکتاتور بشود؟
آیا دیده ای که خود را مرهون و مدیون اعلیحضرت شاهنشاه آریا مهر بخواند؟
اصلاً قانون امنیت اجتماعی ایشان را دیده ای که در آن تمام حقوق شهروندی لحاظ شده است؟
آیا فداکاری های آن عزیز را در ماجرای ۳۰ تیر می دانی؟
لعنت به این دروغ گویان!تا به کی تهمت به این مفاخر جامعه ایرانی؟!
بنده از وقتی به نظریه ارزشمند و منطقی «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه!!» رسیدم فهمیدم که باید از دست ریش خلاص شد و به آزادی اندیشه رسید و چنین نیز کردم!
درود بر مصدق!درود بر بازرگان!درود بر سحابی!سلام بر امیر انتظام!درود بر جان لاک!درود بر منتسکیو!درود بر شیرین شیرینا!درود بر...
زنده باد مخالف من!(البته غیر از بسیجیان خشونت طلب و مدافعان ولایت فقیه و....!!!!!)
(لحن نوشته بخاطر زیادی منورالفکر شدن این حقیر چنین گشته است!)
تا حالا من هم در اثر شستشوهای مغزی بی سوادها، متحجر و امل و واپسگرا و طالبانی و چماق بدست و شپشو و... بودم ولی حالا با این جرقه تو مثل اینکه متحول شدم
ممنون که با وطن پرست های واقعی آشنام کردی