آدمی از قعر دوران...

وب نوشته های علیرضا ملوندی

آدمی از قعر دوران...

وب نوشته های علیرضا ملوندی

آدمی از قعر دوران...
طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب در مهر ۱۳۸۷ ثبت شده است


حضرت آیت الله مجتهدی(رفع الله درجاته) نقل می فرمودند:

روزی حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر شوشتری(ره) از جایی عبور می کردند که یکی از این لاتها و داشها به طرف ایشان آمد،اطرافیان شیخ جلوی او را گرفتند ولی شیخ فرمود:گذارید بیاید ببینم چه می گوید؟آن شخص جلو رفت و به شیخ گفت : حاج شیخ ما همین که هستیم هستیم(یعنی این ظاهر و باطن ماست آیا) تو هم همین طور که هستی هستی؟شیخ با شنیدن این جمله زار زار گریه کرد.

قدیم در بعضی مغازه ها تابلویی بود که عکس یک شیخ روحانی و یک زن را در آن تابلو کشیده بودند و ان روحانی محاسن و عمامه و نعلینی خیلی مرتب داشت و این شعر هم پایین آن نوشته شده بود:

گفتا شیخی فاحشه را:مستی!        هر روز به دست دیگری هستی

گفتا:شیخا،چنانکه گویی هستم      آیا تو چنان که مینمایی هستی؟

قال الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم):مازاد خشوع الجسد علی ما فی القلب فهو عندنا نفاق

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:آنچه از خشوع بر آنچه در دل است بیشتر باشد آن در نزد ما نفاق است.

علی رضا
۲۲ مهر ۸۷ ، ۰۸:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۴ نظر

چند روز پیش خبری جالب توجه خیلی ها را به خود جلب کرد خبر این بود که یکی از نماینده های مجلس از پرداخت صد میلیون تومان وام بلاعوض به نماینده ها برای اجاره مسکن(!!!!!) و سایر هزینه های زندگی(!!!!) خبر داده بود.

برایم خیلی عجیب بود مجلسی که داعیه اصولگرایی دارد و این خرجها؟! زمانی یادم آمد که دوران مجلس سکولار ششم بود و همه همدل بودیم در اینکه این مجلس در حال ضربه زدن به ارزشهای والای نظام است اما اکنون.....

...اما اکنون می بینیم که فرزندان این مردم، کسانی که داعیه دار ارزشهای انقلاب بودند و فریاد اصول سر میداند خود در حال زیر پا گذاشتن اصول اولیه انقلاب هستند.

نمی دانم شاید من اشتباه میکنم و دیگر اصول معنای متفاوتی یافته است،شاید دیگر برای بعضی روحانیون مجلس کلام پیر میکده انقلاب حجت نیست که فرمود: …« به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم که در زمانیکه خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره یک کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیاء را به آنان محول فرموده است. از حالت روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون‌ شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند. و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست، که بحمدا… روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایی خود را داده است، ولی چه بسا دشمنان قسم خوردة اسلام و روحانیت بعد از این برای خدشه وارد کردن چهره این مشعل داران هدایت و نورد دست به کار شوند و با کمترین سوژه‌ای به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که انشاءا… موفق نمی‌شوند» که آنگاه افسوس بر ما و صد افسوس بر آنها...

شاید برای نماینده های ما اصول، فرمایش مولایمان سید علی نیست که خطاب به آنان فرمود:«.... نماینده‌ ملت ازجنس ملت است. شما نه از قصرهای رفیع و خاندانهای اشرافی، که از متن مردم، از مدرسه و حوزه و دانشگاه،‌ و از میدانهای کار به مجلس گسیل شده‌اید. این رابطه و این منش را پاس بدارید و برای خود نگاه دارید. خوی اشرافی و گرایش به اسراف و طعمه انگاشتن این مسئولیت، بلای بزرگی است که گاه مردمِ سابقاً نجیب و پارسا هم ممکن است نتوانند خود را از آن برحذر بدارند. همه باید بشدّت مراقب خویش باشیم و دوره  مسئولیت خود را، حسنه‌ای ماندگار، و نه سیئه‌ای دامنگیر، بسازیم. در این کار دشوار کمک خواستن متضرعانه از خداوند رحیم و قدیر، و مراقبت از خود، بزرگترین کمک‌کار تواند بود....»

آیا جنس ما مردم عوض شده است؟ آیا ما برای اجاره خانه هایمان 100 میلیون تومان می دهیم؟! یا نه! دیگر نماینده هایمان از جنس ما نیستند؟ که اگر این چنین است.....

اصولگرایی به عضویت در لیست نیست،اصولگرایی به ریشه است، اصولگرایی به دلداگی به مولاست، اصولگرایی به ذوب در ولایت بودن است که ولی ما زندگی 100 میلیونی ندارد،اصولگرایی دیگر هیچ طایفه و دسته و حزب و گروه و حتی مخالفت با افساد طلبان نیست امروز اصولگرایی به جهاد با نفس است،به جهاد اکبر....

افسوس که گاهی اوقات از افعال و اقوال برخی حب دنیا به استشمام میشود....

قال الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم):«حب الدنیا راس کل الخطیئه»(کافی، ج 2، ص 130.)

..............................................................

بعد التحریر:(هیچ ربطی به این پست نداره)

دلم میخواد الان یه حرف بزنم واسه دل خودم شاید یه روزی به درد شما هم بخوره،حدیث داریم که: (قلب المومن عرش الرحمن؛ بحارالانوار. ج 8 ص 39)

تو عرش خدا کسی غیر از خدا نباید باشه، حالا اون کی باشه اهمیت نداره اگه به این حدیث ایمان داشته باشیم اونوقت آمد و رفت افراد برامون مهم نیست چون کسی که باید تو قلبمون باشه هستش،بقیه جاشون اونجا نیست واسه همینه که بالاخره باید برن چه دیر چه زود،پس رفتنشون نباید ناراحتمون کنه چون صاحب خونه هنوز هست و هوامونو داره.

ما ظرفیتمون خیلی خیلی بالاتر از افراد و آدماست......

 

علی رضا
۲۰ مهر ۸۷ ، ۱۱:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ نظر
با کمال تاسف خبر دار شدیم که پیر مراد این وبلاگ الشیخ علی سلطان(ادام الله بلاگاته الشریف) به بیماری سختی دچار شده و سرما خورده اند و مشغول أکل آموکسی سیلین میباشند،لهذا از تمام امت شهید پرور و شهید نپرور در خواست می گردد دستان گدایی خود را بالا آورده برای آن عزیز دعا بفرمایند!

بدیهی است ایشان بعد از خوب شدن کمال سپاسگذاری را خواهند داشت.

الله یشفیه!!

علی رضا
۱۶ مهر ۸۷ ، ۰۹:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ نظر
حضرت آیت الله مجتهدی (اعلی الله مقامه الشریف)نقل می فرمودند:«شخصی به منزل آیت الله العظمی   احمد خوانساری رفته و به ایشان جسارت کرد و لحظاتی به فحش و ناسزا ادامه داد تا اینکه موقع اذان رسیده آیت الله العظمی خوانساری فرمودند: ببخشید آقا، وقت  نماز است اجازه می فرماییدبه نماز بروم؟ آن شخص با دیدن این همه صبر و گذشت و اخلاق اسلامی پشیمان شد و از ایشان عذر خواهی کرد.»

قال الرسول(ص):«والذی نفسی بیده ما جمع شی افضل من حلم الی علم»

علی رضا
۱۴ مهر ۸۷ ، ۱۰:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ نظر
با نگاهی به مبانی لیبرالیسم ابتدا این نکته به ذهن متبادر می شود که اخلاق در این مکتب موضوعی نسبی می باشد که تابعی است از سلایق،علایق و خواسته های نفسانی بشر.در نظر این ایدئولوژی هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد که بتواند به شما نشان دهد چه باید بکنید، در این جهان هیچ نشان پذیرفته شده ای وجود ندارد!!(۱)

فلاسفه لیبرال قرون ۱۸ و ۱۹ آراء اخلاقی این ایدئولوژی را در قالب مکتب اخلاقی یوتیلیتاریانیسم تدوین کردند که اگر بخواهیم از معروفترین یوتیلیتاریانیستها نام ببریم باید به دیوید هیوم،فرانسوا ماری ولتر،جرمی بنتام،جیمز میل،جان استوارت میل و باروخ اسپینوزا شاره نماییم.برای مثال در نظر اسپیونوزای یهودی الاصل نیک همان چیزی است که متضمن نفع ماست!(۲)

با این وجود چنین به نظر می رسد که اگر بخواهیم مبدع این نظریات یا به بیان درست تر نخستین ابراز کننده این دیدگاه پس از رنسانس را نام ببریم باید از کسی نام به میان آوریم که بسیاری از حضرات لیبرال وطنی و فراوطنی ادعای بیزاری از وی را دارند یعنی نیکولو ماکیاولی!

در صدر رنسانس ،ماکیاولی هسته اصلی آراء اخلاقی لیبرال را در قالب نفی وجود معیار و میزان اخلاق ثابت و تبدیل مسائل اخلاقی به اختلاف سلیقه ها مطرح نمود،در واقع پس از وی بود که این باور به صورت تفصیلی و مبسوط در فاصله قرون ۱۷ و ۱۹ مطرح گردید.

این در حالیست که در اندیشه اسلامی ارزشها و معیارهای اخلاقی منشا و منبعی غیبی، آسمانی ،مشخص و مطلق دارند و در قالب وحی الهی به بشر ابلاغ گردیده اند، در این اندیشه هستی ماهیتی غایتمند دارد و در عالم آنچه اصالت دارد خیر و نیکی است که در چارچوب حکمت بالغه الهی معین و محقق گردیده است.

حال سوال اینجاست برخی که ادعای ملی-مذهبی(!!) بودن دارند و در عین حال به وضوح پیرو اندیشه های لیبرال و یا بزرگان سران لیبرالیسم می باشند(هر چند معدودی در لفظ آنرا انکار کنند) چگونه می توانند مذهب را با اندیشه های منفعت طلبانه لیبرال پیوند دهند؟هر چند پاسخ به این سوال چندان مشکل نیست،ماهیت عملکرد آقایان در طی سالهای متمادی پاسخگوی این سوال می باشد که بی تردید این مذهب است که باید ماهیتی کشسان پیدا کند و خود را با ارزشهای لیبرال سازگار نماید!!!حال چگونه؟!این را هم باید در همان گفتارهایی جستجو نمود که حکومت بی ولایت را طلب میکنند....

۱-آنتونی آربلاستر-ظهور و سقوط لیبرالیسم صص۲۲-۲۶

۲-تاریخ علم اخلاق ص۵۹

.......................................................

بعد التحریر:

با عرض پوزش بابت غیبتم از همه دوستانی که با نظرات خود بنده را سرافراز نمودند  توصیه ای را از جناب کلاه قرمزی بیان می نمایم !که سرودند:چرا دعوا می کنید؟اخماتونو وا بکنید....

علی رضا
۱۳ مهر ۸۷ ، ۰۸:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ نظر

سؤال: آیا براى فرد مسلمان جایز است دست دیگران را ببوسد یا به علامت تعظیم خم شود، البته خم شدن براى احترام و ابراز علاقه باشد، نه مثل تعظیم در مقابل عظمت خداوند؟
جواب: بوسیدن دست دیگران و خم شدن به نشانه تعظیم، بدون دلیل و جواز شرعى، کار درستى نیست، مگر در مورد پیامبر(ص) و اولیاى دین و علماى بزرگ.
امام صادق(ع) فرمود: «سر و دست کسى بوسیده نمى‏شود مگر رسول خدا(ص) و یا کسى که از او رسول گرامى اسلام اراده شود» (1) یعنى مى‏توان دست فرزندان پیامبر و علما و پیشوایان دین را به عنوان پیامبر و احترام به او بوسید.
از جمله آداب معاشرت که دین اسلام روى آن تأکید بسیارى کرده، مصافحه (دست دادن)، معانقه (یکدیگر را در آغوش کشیدن) و خم شدن در حدّ معقول است که به درجه تعظیم نرسد. شهید (ره) (یکى از علماى بزرگ قرون گذشته) فرمود: «جایز است بزرگداشت مؤمن به آن چه مقتضاى حال و زمان است، اگر چه سابقه‏اى نزد پیشینیان نداشته باشد، به خاطر دلالت عمومات (آیه و روایات)
خداونددر قرآن کریم فرموده است :
« ذلک و من یعظّم شعائر الله فانها من تقوى القلوب؛ آرى کسانى که شعایر خدا را بزرگ مى‏شمارند کارشان نشان پرهیزکارى دلهایشان باشد»(2)
نیز به فرموده پیامبر که: «کینه و حسد نورزید؛ پشت به هم نکنید؛ ارتباط را قطع نکنید و بندگان خدا باشید، در حالى که برادر هستید». به همین مناسبت جایز است ایستادن به عنوان احترام و خم شدن به مقدار لازم در مقابل مؤمن و مانند آن (3).
اگر کسى براى ورود مؤمنى از جایش برخیزد و در مقابل او کمى به عنوان احترام و تعظیم خم شود، ایرادى ندارد، به شرط آن که بدعتى نباشد و یا با نص صریح و سنت رویارویى نداشته باشد.
برخی از مراجع مى‏فرمایند: «بوسیدن دست پیامبر و اولیاى دین و نیز استاد فقه اشکالى ندارد»(4)، چون از آن براى تعظیم شعائر خدا استفاده مى‏شود».
پى‏نوشت‏ها:
1 - بحارالانوار، ج 73، ص 37، ح 35.
2 - حج (22) آیه 32.
3 - بحارالانوار، ج 73، ص 38.
4 - آیت الله مکارم شیرازى، استفتاءات جدید، ج 1.

لینک این مطلب در سایت اصلی

علی رضا
۱۱ مهر ۸۷ ، ۱۱:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۲ نظر

آیت الله مجتهدی (رحمت الله علیه) فرمودند:«اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیت الله هم بشوی نفس تو هم آیت الله می شود! آن وقت بیچاره میشوی.

همانطوری که پیش دکتر می روی و دستور رژیم غذایی می گیری باید پیش استاد بروی و دستور اخلاقی بگیری، باید استاد باشد که نزد او بروی که باد غرور و کبر تو را خالی کند، فکر نکنی حالا  که این کتابها را می خوانی به جایی رسیده ای و حتماْ مورد تایید امام زمان (عج) قرار گرفته ای....»

قال السجاد(علیه السلام):هَلَکَ مَن لَیسَ لَه حَکیم یرشده

 

علی رضا
۱۱ مهر ۸۷ ، ۱۰:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر
هیچ وقت راهپیمایی روز قدس شش سال پیش یادم نمیره، توی خیابان طالقانی می رفتم که یک پژوی سبز از جلوم رد شد از بین مردان داخل ماشین فقط یک نفر برام آشنا بود اما اسمش ،«خدایا چرا اسمش یادم نمیاد؟!! »ناچار با عنوان مسئولیتیش بهش سلام کردم:«سلام آقای شهردار!!»

راستش احمدی نژاد ()بدجور به دلم نشست، مسئول خاکی و خودمانی ،چقدر شبیه ما بچه های پایین شهری بود، به قول کارتهای تبلیغاتیش« مردی از جنس مردم!!»

وقتی احمندی نژاد کاندید ریاست جمهوری شد ترسیدم،گفتم خدایا چرا احمدی نژاد؟احمدی نژاد رای اصولگرایان رو می شکنه!! اما اعتراف میکنم ته دلم خوشحال بودم، احمدی نژاد برایم تبلور شعارهای انقلاب بود که به لطف دولت های کریمه اصلاحات و سازندگی از یاد رفته بودند!!

احمدی نژاد آدمی بود که جلوی آقایانی که خود را صاحب نظام می دانسنتد ایستاد.

احمدی نژاد وقتی از عدالت حرف می زد به دلم می نشست، من بچه پایین شهرم ،بعضی سرداران سازندگی و اصلاحات آنقدر به من دروغ گفتند که دروغ گوها را راحت تشخیص بدم، احمدی نژاد اما دروغ نمی گفت،دلم شهادت می داد.

احمدی نژاد اگر از محرومان حرف می زد خود محرومیت را دیده بود مثل بعضی آقایان نبود که زندگی سلطنتی را زندگی در حد کفاف و عفاف بنامند!!!

احمدی نژاد لباس ساده می پوشید و به آن افتخار می کرد هر چند برخی آقایان در نماز جمعه هایشان ساده پوشان را جلنبر بنامند!!

احمدی نژاد وقتی دست آقا را می بوسید از عشق به ولایت بود مثل  بعضی ها دنبال شورای رهبری یا خود رهبری نبود!!!

احمدی نژاد وقتی اللهم عجل می گفت از اعتقادش می گفت ولو اینکه بعضی حضرات قم رفته آنرا ترویج خرافات می دانستند و می دانند.....

آری این صفات و خصائل احمدی نژاد این توانایی را داشتند که نقصهایش را بپوشانند و آنقدر جذاب بودند که بتوانند مرا احمدی نژادیست کنند چون برای من احمدی نژادیسم یعنی ذوب در ولایت مطلقه فقیه....

 

علی رضا
۱۱ مهر ۸۷ ، ۱۰:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر

 

حضرت آیت الله مجتهدی(اعلی الله مقامه الشریف) نقل می فرمودند:

«شیخی با چند نفر از مریدان از نجف به شهر خود بر می گشت در بین راه وارد مهمان سرایی شد، شیخ دید چند نفر مشغول عرق خوردن هستند ، با عصا زد و شیشه عرقها را شکست.یکی از عرق خورها در حال مستی شعری گفت که موعظه دارد:

شیخ نجفی شکست پیمانه می       گردید بساط عیش ما یکسره طی

گر بهر خدا شکست پس وای ما     گر بهر ریا شکست پس وای وی»   

قال الرسول(صلی الله علیه و آله): إنّ الله تعالی لا یقبل عملاْ فیه ذرةْ من الریاء 

 

 

علی رضا
۰۸ مهر ۸۷ ، ۱۰:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر

چند روز پیش یکی از نماینده های مجلس طی فرمایشاتی عنوان کرده بود که از طرح تحول اقتصادی چیزی نمی داند و درباره آن بی اطلاع است.

در نظرم خیلی بعید آمد که یک نمانده مجلس نداند که این طرح چیز جدید و شی عجابی نیست، چرا که طرح هدفمند کردن یارانه ها همان اجرا ماده 45 برنامه چهارم توسعه است، اصلاح قوانین مالیاتی و اجرای نظام مالیات بر ارزش افزده به جریان انداختن قانونی است که سال گذشته در مجلس به تصویب رسید، اصلاح نظام بانکی در واقع از معطلی د رآوردن قانون بانکداری اسلامی مصوب سال 1363(!!!) است، اصلاح گمرک سالهاست که در دستور کار دولتهاست و...

هر چه سعی کردم نتوانستم در صداقت و پاکدلی این نماینده گرامی شک کنم(!!) پس اندر تحیر فرو رفتم ،لهذا این استدعا را از شما دارم که بفرمایید چرا این نماینده محترم و نمایندگان و سیاسیون محترم دیگر تا این حد طرح تحول اقتصادی را امری مبهم ،عجیب و خلاف قانون (!!!)می دانند و اصرار دارند که برای آن لایحه ای تدوین شود و سپس به اجرا در آید؟

علی رضا
۰۶ مهر ۸۷ ، ۱۱:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر